زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

دیشب توی جلسه نمایش فیلم باغ فردوس یکی از تقوایی پرسیده بود که کار تعزیه کردی یعنی پیر شدی و به خدا ایمان آوردی و بالا رفتن سن ات باعث شده ...

من از خجالت سرم رو انداختم پائین

بعد تگرگ یک چیزی شبیه همین رو گفت، که تقوایی کارش سفارشی بوده و ...

من له شدم.

نظرات 5 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ق.ظ http://www.persiansignal.com/fa/

سلام. وبلاگ خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگی داری .اگه می خوای تو قرعه کشی سایت ما برنده شی یه سری هم به ما بزن ، ضرر نمی کنی ها.
www.persiansignal.com/fa

سحربانو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:54 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام خزر جونم
چرا اینجوری می نویسی؟ دلم گرفت این چند پست اخریتو خوندم.
مواظب خودت باش یه عالمه ها.

سحربانو یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:12 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

خزر جون کجایی؟
حالت خوبه عزیزم؟ یه خبری از خودت بهم بده حتما.

عسل بانو سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:29 ق.ظ http://www.batomimanam.blogsky.com/

سلام خوشحال میشم به وبلاگ ما دونفر بیاین

سحربانو یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:37 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

خزررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد