زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

انسانم آرزوست!

« من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن هیچ انسانی

                                            انسان دیگر را خوار نمی شمارد .....

   زمین از عشق و دوستی سرشار است

                                      و صلح و آرامش گذرگاههایش را می آراید ...»

(لنگستین هیوز )

برف نو سلام سلام

هر چند زیاد امیدوار نیستم چون تا این لحظه همکارهای عزیزم نیومده اند ولی زنده باد مرخصی ساعتی و برف بازی !!!!!!

رفقا! اعتصاب اعتصاب تا رسیدن به منطقه مناسب جهت برف بازی!

تگرگ خوابه و می گه تا ده صبر کن من بهت خبر بدم.

از این اتاق، از این گردن دردی که هنوز ننشسته شروع می شه، از کارایی که نصفه نیمه ول کرده ام متتتنننننننننننننننننففففففررررررررررررررررررررررررم!از این آدمای ..ه که می آن پشت سر یارو صفحه می ذارن بعد جلوش مهندس مهندس می کنن جالم داره به هم میخوره.

وای خدددددددددا. شروع شد باز این اومد. از اول صبح غرغر . گیردادن به این آبدارچی ها و غرزدن پشت سر بقیه و ناله کردن و وز وز کردن با تلفن، ایراد گرفتن از من ، این که آدم همیشه باید مرتب و منظم باشه- حالا من نمی دونم توی این خراب شده ممنظم بودن به چه دردی می خوره - . من از همیشه متنفرم!

یکی پاشه با من برقصه بعد هم منو ببره برف بازی. تگرگ که خوابه و به ....اش هم نیست که من چی دلم می خواد. این هم از هم کیش ما.

راستی خبر خوش این که دیروز بالاخره یه کتاب خوندم : خدایگان و بنده هگل-ژوکو.  خیلی حال داد توپپپ. انگار درست برای اون لحظه ی من نوشته شده بود. مقابله انسان برای شکل گرفتن آگاهی . شناختن ارج متقابل انسانی .  در واقع پروسه رسیدن به خودآگاهی . خودآگاهی ای که تنها در ارتباط با سایر انسانها ایجاد می شه و معنا داره.

دلم خیلی برای مطالعه و ولو شدن جلوی بخاری و کتاب خوندن تنگ شده بود.

توی این تقریباً یک سال گذشته تگرگ شده همه چی زندگی من. کتاب و موسیقی و فیلم و فرانسه تعطیل. بیرون رفتن با دوستام تعطیل. این حس خوبی نمی ده. چی کار کنم. تنبلی از خودم هم هست.

تگرگ داره می ره مرکز نشر با پدرجون . بعد هم تمرین تاتر آخه جمعه بازبینی . من هم جمعه می خوام ببرمش کنسرت پیمان یزدانیان. چشمتون روز بد نبینه ۱۲.۰۰۰ تومن.

احتمالاً ساعت ۴:۳۰ باید بریم دم دانشگاه که باهم از اونجا بریییییییییییمممممم ج ل س ه. عین این خانوم جلسه ای ها شدیم رفت خواهر.