زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

زمستانه ها

روزهای یک خزر طوفانی

آخرین روز جشنواره

این هم از دیروز سرد. از دشمنان برند شکایت به دوستان چون ...

رفتیم یه کار خیلی جالب دیدیم به نام Found Objects که مثل همه فیلمای مستقل و تجربی دیگه هیچی ازش روی اینترنت نیست.

بعدش هم رفتیم یواشکی از پله ها بالا و توی سالن ۱ عصر جدید فیلم کنعان مانی حقیقی رو دیدیم که ای کاش پشت دستمو داغ می کردم و ...

دغدغه های من خیلی عجیب و غریبه یا این که کلاً خلق الله همه در سطح

این وسط هم درگیری های مدام با تگرگ سر چیزای مختلف. حالا هم که صبح شده چون نمی تونه خودش از پس موقعیتی که توش قرار گرفته بربیاد با من دعوا می کنه.

تا اونجا که نقدها رو خوندم به نظرم امشب که برای من می شه آخرین شب جشنواره چندتا فیلم خوب هست که آدم می تونه ببینه:

۱- ساعت ۱۴ سینما فلسطین۱ (بسیار خوب متشکرم)

۲- ساعت ۱۸سینما فلسطین ۱ (مردی از لندن)

۳- ساعت ۲۰ انتخاب بین الکساندرا فلسطین ۱ و کوکب سیاه دی پالما فلسطین ۲ساعت ۲۰:۳۰

۴- ساعت ۲۲:۳۰ انتخاب بین کوه نشین: سرچشمه از امریکا عصر جدید ۱ و انتظار در تاریکی ۱۳۰ دقیقه از ژاپن فلسطین ۲

این هم از برنامه امروز .

سرگیجه

سرم گیج می ره . یادگار دوست شهرام ناظری.

جشنواره نامه !۲

دوشنبه است. نیم ساعت دیر رسیدم که البته I don't give a f... about it.

دیروز پس از کلی سرگردانی و کولی بازی بالاخره دو تا فیلم دیدم.

فلسطین ۲ وقت مردن از لهستان - یه فیلم سیاه سفید خیلی آروم عالی در ستایش زندگی از این خانم Dorota Kedzierzawska

بعد هم آتش سبز محمدرضا اصلانی. چی بگم . حالا مدیر فیلمبرداری ش و آقای اسکوئی مستندساز پشت سر ما نشسته اند رومون نمی شه پاشیم بریم لااقل یه هوا بخوریم برگردیم. نمی دونم واقعاً . حالا می فهمم دایی چرا جشنواره رو تحریم کرده و همچین یادداشت نومیدانه ای-یعنی بگم نومیدانه ؟- فرستاده. از این به بعد فقط دیدن فیلم خارجی حرام نیست و تئاتر خارجی صد البته.

ببینیم اگه پیش فروش بلیطای تئاتر شروع شده بریم بگیریم به این تنبلا که امیدی نیست.

راستش اصلاً نمی خوام راجع به فیلم اصلانی حرف بزنم جز این که یه کلیپ بزرگ شده بود از همه علایق اش. حالا قطب الدین صادقی ایستاده بود به ما می گفت باید به سینمای نامتعارف میدون داد ولی ما هر چی خواستیم بفهمیم که به جز این که یه چیز عجیب غریب به خورد ما داد نکته ی نامتعارف دیگه اش چی بود نفهمیدیم. غمگین بودم بیشتر از این که عصبانی باشم . یکی دو بار نزدیک بود وسط فیلم گریه ام بگیره. نمی دونم. کاش نمی رفتیم اصلاً . خیلی ناراحتم عمیقاً احساس میکنم بهم خیانت شده.

ساعت ۱۱

روزنامه ی اعتماد . حرفهای خوب و فیلمهای بد.

برنامه امروز رو به زودی می نویسم.